نشسته بودیم تو قطار داشتیم بیرونو نگا میکردیم...(رفته بودیم مشهد همه تونم دعا کردم:) )
1گله دیدیم که یه چوپون داشت.بعدش یکم با فاصله از اینا چنتا گله دیگه هم بود بعضاشون چوپون نداشتن.
مامانم:این گله ها عین همن صاحباشون چه جوری تشخیص میده کدوم مال کیه؟
بابام:چن ساله که دارن گله شونو. میشناسن دیگه کارشون همینه خب.
مامانم:مثلا حالا اگه یکی از گوسفندا جدا شه از گله چی؟بره قاطی اون یکیا!
بابام درحالیکه به ما اشاره میکنه:حرفی میزنیا خانوم! مثلا وقتی اینا میرن قاطی مردم میشن ینی دیگه شما نمیشناسیشون؟!!!
من:((((
گوسفندا::)))))))
چوپان دروغگو@-@
من ساده تا اون روز فک میکردم فقط یه سر راهی ام...
آخرین ارسال های انجمن