یادش بخیر...

یادش بخیر روزی رو که.دادم به چشمات دلمو

یادت بیار اون حرفو که.گفتم که از پیشم نرو

یادت بیار گفتی به من.من تک پرتم عشق من

میخوام که دردای دلم.تو دفترم نوشته شن

دستای سرد و بی حسم.یه دست مهربون میخواد

ای خدا جون یه کاری کن.تا که بازم پیشم بیاد

 چشمای من به راهشه.لبای من بی طاقته

محتاج بوسه ام اخه.بوسیدنت یه عادته

بارون میاد از آسمون.تو رو به یادم میاره

کم میاره بارون جلو.اشکای چشمام دوباره

این دل شیشه ای من.هزار باره که میشکنه

ولی بازم از عشق اون.نمیتونه دل بکنه

غصه نخور ای دل من.قسمت تو تنهاییه

نميدونم دستاي اون.الان تو دستاي كيه

اغوش گرمتو میخوام.زندونيم تو اين قفس

كاشكي يه بار مثل قديم.بياي به من بگي نفس

كاشكي بياي مثل قديم.چشمامو فرش پات كنم

خنده هاتو من ببينم.زندگيمو فدات كنم

حالا كه رفتي عشق من.اين حرفو يادت بمونه

آتيش عشق من يه روز.زندگيتو ميسوزونه

يه روز مياد كه مثل من.تنها ميشي كنج خونه

اون روزه كه حتي خدا.پيش دلت نميمونه

شبا تو تختخوابم من.یادشو آغوش ميگيرم

تجسم بودن اون.خدايا دارم ميميرم

عطرش پيچيده تو خونه.داره ديوونم ميكنه

دوري چشماش دوباره.داره بي خونم ميكنه

يعني خدا تو حرفامو.الان داري درك ميكني

پس چرا تنهاام هنوز.تو هم ميخواي تركم كني

ميخوام برم از اين ديار.از دست رسم روزگار

فقط تو موندي واسه من.خدا منو تنها نذار

خدا منو تنها تذار